عاشورای حسینی
سلام خوشگل مامان....امسال محرم با وجود ناز دونه حال و هوای دیگه داشت....تاسوعا و عاشورا همراه بابا محمد و عمو علی و دایی مرتضی رفتیم مراسم عربا تو دولت اباد ..ولی نمیدونم چرا امسال برعکس سالهای قبل که روز عاشورا هوا گرم میشد..امسال باد عجیبی میزد .. دیدیم دماغ نازدونه من قرمز شده ترسیدم سرما بخوری .... من و تو اوردن رسوندن خونه و دوباره خودشون رفتن....یاد پارسال بخیر تو دل مامانی بودی من از صبح تا ظهر تو دولت اباد و عربا بودم با دایی ها و لیلا جون و عمو علی ...ولی با تو بهترین برام...دوست دارم نفس ارغوان در عاشورای حسینی &nbs...
نویسنده :
معصومه
20:53